دیکشنری
داستان آبیدیک
coast guardsman
kost gɑɹdzmən
فارسی
1
عمومی
::
ساحل بان، پاسبان دریاكنار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COARSE AGGREGATE
COARSE FIBRED
COARSE FISH
COARSE GRAINED
COARSE GRAINED MATERIAL
COARSE TASK
COARSE WOODY DEBRIS
COARSELY
COARSEN
COARSENESS
COARSENING PHASE
COASIAN ARRANGEMENT
COAST
COAST ALONG
COAST GUARD
COAST GUARDSMAN
COAST IS CLEAR
COAST LOCK SNAP SWIVEL
COAST TO COAST
COASTAL
COASTAL AQUIFER
COASTAL AREA
COASTAL AREAS
COASTAL MAPPING
COASTAL ZONE
COASTAL ZONE MANAGEMENT ACT
COASTER
COASTING
COASTLINE
COASTWARD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید